آیه 6 سوره ق
<<5 | آیه 6 سوره ق | 7>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
پس مگر (منکران حق) آسمان را فراز خود نمینگرند که ما چگونه بنای محکم اساس نهادهایم و آن را به زیور (ستارگان رخشان) آراستهایم و هیچ شکاف و خللی در آن راه ندارد؟
آیا با تأمل به آسمان بالای سرشان ننگریستند که چگونه آن را بنا کرده و بیاراستیم و آن را هیچ شکاف [و ناموزونی] نیست؟
مگر به آسمان بالاى سرشان ننگريستهاند كه چگونه آن را ساخته و زينتش دادهايم و براى آن هيچ گونه شكافتگى نيست.
آيا به اين آسمان بر فراز سرشان نظر نمىكنند كه چگونه آن را بنا كردهايم و آراستهايم و هيچ شكافى در آن نيست؟
آیا آنان به آسمان بالای سرشان نگاه نکردند که چگونه ما آن را بنا کردهایم، و چگونه آن را (بوسیله ستارگان) زینت بخشیدهایم و هیچ شکاف و شکستی در آن نیست؟!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- فروج: فرج: شكاف: جمع آن فروج است، عورت انسان را بدين سبب فرج گويند.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ «6»
پس آيا به آسمان بالاى سرشان نگاه نكردهاند كه چگونه آن را بنا كرديم و (با ستارگان) زينت داديم و آن را هيچ شكاف و خللى نيست؟
وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ «7» تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ «8»
و زمين را بگسترديم و كوههاى استوار در آن افكنديم و از هر نوع گياه با طراوت در آن رويانديم. تا براى هر بندهاى كه (به سوى حق،) روى مىآورد، مايهى بينش و پند باشد.
نکته ها
«رَواسِيَ» جمع «راسية» به معناى محكم و استوار است.
بيان زوجيّت گياهان، يكى از معجزههاى علمى قرآن است. «مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ»
جلد 9 - صفحه 210
ريشه تعجّب و بعيد شمردن معاد، چند چيز است:
الف) مردهاى كه پوسيد و خاكش پراكنده شد، چه كسى مىداند كجاست؟
ب) بر فرض ذّرات پراكنده شناخته شوند، با چه قدرتى جمع مىشوند؟
در پاسخ شبهه اول در آيه 4 خوانديم: ما همه ذرّات خاك را مىدانيم و مىشناسيم. «عَلِمْنا ما تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ»
در پاسخ شبهه دوم در اين آيات مىفرمايد: ما قدرت جمع كردن آن ذرّات را داريم و نمونه قدرت ما را در آسمانها و زمين مشاهده مىكنيد كه چگونه آسمانها را برافراشته و زينت دادهايم به گونهاى كه هيچ گونه رخنه و كاستى در آن نيست.
در اسلام تعقّل، تفكّر، بصيرت و معرفت، گام اول است و مناجات، گريه، انابه و عبادت گام بعدى. «تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى» اول بصيرت بعد تذكّر. در جاى ديگر مىفرمايد: يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا سُبْحانَكَ ... «1» يعنى ابتدا تفكّر و تعقّل مىكنند، آنگاه به ربوبيّت خداوند اقرار مىكنند.
قرآن در ستايش از خردمندان مىفرمايد: «أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ» «2» اشك آنان برخاسته از فكر، معرفت و بصيرت است، نه بر اساس عادت و احساسات.
پیام ها
1- طبيعت، كلاس خداشناسى است. أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ ...
2- با بيان نمونهها، مردم را دعوت كنيد. (براى امكان معاد، به قدرتنمايى خداوند در آسمان و زمين نظر كنيد.) «أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا»
3- كسانى كه در هستى نمىانديشند و معاد را بعيد مىشمارند، قابل سرزنشاند. «أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا»
4- در كرات آسمانى، نظم و قانون حاكم است. كَيْفَ بَنَيْناها ... ما لَها مِنْ فُرُوجٍ
5- زمين، كوههاى استوار دارد. «أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ»
«1». آلعمران، 191.
«2». مائده، 83.
جلد 9 - صفحه 211
6- استحكام و زيبايى، ويژگى آفريدههاى خداوند در آسمان و زمين است. ما لَها مِنْ فُرُوجٍ، زينا السماء، أَلْقَيْنا ... رَواسِيَ، زَوْجٍ بَهِيجٍ
7- رويش گياهان زنده از دل خاك مرده، نمودى از رستاخيز دوباره انسان است. ذلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ ... وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ
8- نگاه به گياهان و مناظر طبيعى، عاملى براى ايجاد نشاط و سرور است. أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا ... مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ
9- آن قدر نمونههاى قدرت خداوند را نظر كنيد، تا ذرّهاى شبهه باقى نماند. أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا ... بَنَيْنا، زينا، مددنا، أَلْقَيْنا، أَنْبَتْنا
10- ارزانترين، عمومىترين، نزديكترين، سالمترين، بادوامترين، هدفدارترين و جامعترين نشاطها، نگاه در آفريدههاى الهى است. «بَهِيجٍ»
11- در مكتب انبيا، نگاه بايد مقدّمه بصيرت، فهميدن، هوشيارى و پند گرفتن باشد. «يَنْظُرُوا- تَبْصِرَةً- ذِكْرى»
12- راه بازگشت، بر روى همه باز است. «لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ»
13- اگر انسان، دلى براى فهميدن داشته باشد، تمام هستى (آسمان و زمين) براى او كلاس معرفت است. «تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ»
14- در مكتب انبيا، زيبايىها و سرورها، وسيله غفلت نيست، بلكه وسيله رشد و قرب است. زينا ... زَوْجٍ بَهِيجٍ ... تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ
15- تواضع، زمينه فهميدن و غرور، باعث محروميّت است. «تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى لِكُلِّ عَبْدٍ»
16- زارى و انابه به درگاه خداوند، لازمه عبوديّت است. «عَبْدٍ مُنِيبٍ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ «6»
بعد از اظهار فضاعت و شناعت، تكذيب اقامه دليل فرمايد بر قدرت به بعث و
جلد 12 - صفحه 216
نشور:
أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا: آيا پس نگاه نمىكنند و نمىنگرند منكران بعث و حشر، إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ: بسوى آسمان كه واقع شده بر سر ايشان به محض قدرت، كَيْفَ بَنَيْناها: چگونه بنا كردهايم و آن را برداشته طبقه بر بالاى طبقه، وَ زَيَّنَّاها: و بياراستهايم به كواكب ثابته و سيارات، وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ: و نيست مر آن را هيچ شكافها و فروجها. و آفريدن چيزى بدين عظمت و رفعت به احسن ترتيب و انتظام و تلاصق طباق بدون فرجه و رخنه و خللى و عيبى، دليلى واضح و برهانى ساطع است بر كمال قدرت و نهايت علم و حكمت ما؛ پس بلا شبهه بر بعث قادر باشيم و تكذيب كفار محض عناد و فرط انكار باشد. از كسائى منقول است مراد عدم فروج، عدم تفاوت و اختلاف است، يعنى همه آسمانها بر طرز و طبق يكديگر خلق شدهاند و اصلا در آنها اختلافى و تفاوتى نيست. و ذكر فوقيت به جهت آنست كه تا ايشان به آسمان نگرند و نيك مشاهده كنند، بعد از آن در آن تفكر كنند و آثار قدرت الهى را دريابند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ «6» وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ «7» تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ «8» وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَكاً فَأَنْبَتْنا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصِيدِ «9» وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضِيدٌ «10»
رِزْقاً لِلْعِبادِ وَ أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذلِكَ الْخُرُوجُ «11»
ترجمه
آيا نظر نكردند بآسمان بالاى سرشان كه چگونه بنا كرديم آنرا و آراستيمش و نيست براى آن هيچ شكافى
و زمين را گسترده و پهن نموديم و افكنديم در آن كوههاى استوار و رويانديم در آن از هر صنف نيكو منظرى
بجهت بينائى و تذكّر براى هر بنده بازگشت كننده
و فرو فرستاديم از آسمان آبى با بركت پس رويانديم بآن بوستانها و حبوبات درو شدنى را
و درختان خرماى بلند بارور را كه براى آنها است شكوفه رويهم چيده شده
براى روزى بندگان
جلد 5 صفحه 51
و زنده گردانديم بدان آب زمين مرده را اينچنين است بيرون آمدن مردگان.
تفسير
خداوند سبحان بعد از نفى استبعاد از معاد در آيات سابقه اثبات فرموده است آنرا باين تقريب كه آيا منكرين معاد نظر ننمودند بسوى آسمان در بالاى سرشان كه چگونه سقف مرتفع سبز نقّاشى شده بستارگانرا بدون عمود و ستون و خلل و فرج خداوند براى بندگان بنا فرموده و چگونه خوان احسان خود را كه زمين پهناور است براى آنها گسترده و بكوههاى راسخ ثابت آنرا ميخكوب نموده كه متزلزل نشود و در آن خوان از هر نوع گل و ريحان و هر صنف ميوه و سبزيجات خوش منظر بهجت آوريرا رويانده و مهيّا فرموده براى بصيرت و بينائى و تذكّر و تنبّه هر بندهئى كه بفكر معرفت حق و تشكّر از نعمت او افتد و در اين ميدان بكوشد تا شربت مراد بنوشد و فرود آورده از آسمان باران پرخير و بركت را و رويانده بوسيله آن بوستانهاى پردرخت و بستانهاى پرزرع و حبوبات قابل درو شدن را و چون در جزيرة العرب بيشتر از هر درخت ميوهاى درخت خرما است كه از ساير درختها بلندتر و باشكوهتر و پرفائدهتر است آنرا مخصوص بذكر فرموده با اشاره بجلوه مخصوصى كه براى آن حاصل ميشود در وقت شكوفه كردن و بسته شدن حبّههاى خرما در خوشه بنظم و ترتيب موزون خوشى كه انظار را بخود جلب مينمايد و طلع در لغت عرب بر شكوفه خرما و بر حبههاى منعقد متراكم رويهم چيده شده آن در خوشهها اطلاق ميشود و ظاهرا اينجا مراد اين معنى است و تمام اين نعم و اين تشريفات براى ارتزاق بندگان و شكر گذارى از خداوند منّان است و خداوند زمين موات خشك بىآب و علف را بوسيله ريزش باران رحمت خود زنده و رخشنده نموده همچنين در قيامت بوسيله آن اجساد خاك شده را زنده نموده از زمين بيرون ميآورد و صفحه محشر را از آنها پر ميكند آيا ميشود كسى قادر بر آن اموريكه ديدهايد و مىبينيد باشد و قادر بر اين امر كه نديدهايد و مانند آنها است نباشد با آنكه حكم امثال عقلا يكى است و كسيكه قادر بر امرى باشد لابد قادر بر مثل آنهم هست.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ فَلَم يَنظُرُوا إِلَي السَّماءِ فَوقَهُم كَيفَ بَنَيناها وَ زَيَّنّاها وَ ما لَها مِن فُرُوجٍ «6»
آيا پس از اينکه نظر نميكنند بطرف آسمان بالاي سر آنها چگونه بنا نموديم آن را و زينت داديم او را و نيست از براي آن فرجه.
أَ فَلَم يَنظُرُوا إِلَي السَّماءِ فَوقَهُم چون انسان در هر نقطه از زمين باشد آسمان بالاي سر اوست و نگاه ببالا كنيد ميبينيد که چه قدرت نمايي که بدون اينكه بجايي وصل شده باشد يا بر جايي اعتماد كرده باشد که ميفرمايد: خَلَقَ السَّماواتِ بِغَيرِ عَمَدٍ تَرَونَها لقمان آيه 9، و سر اينكه در اينجا مفرد بيان فرموده براي اينکه است که آنچه ديده ميشود همان آسمان اول است و بقيه آسمانها مشاهد انسان نيست.
كَيفَ بَنَيناها باين عظمت و استقامت و استحكام وَ زَيَّنّاها باين ستاره ها و خورشيد و ماه و از اينکه جمله استفاده ميشود که تمام اينکه كواكب از ثوابت و سيارات در آسمان اول هستند با اينکه همه بعدي که از يكديگر دارند، چنانچه در جاي ديگر ميفرمايد: فَقَضاهُنَّ سَبعَ سَماواتٍ فِي يَومَينِ وَ أَوحي فِي كُلِّ سَماءٍ أَمرَها وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنيا بِمَصابِيحَ فصلت آيه- 11 که صريح است در اينکه دعوي و شرحش گذشت.
وَ ما لَها مِن فُرُوجٍ هيچگونه شكافي و رخنهاي و انفصالي در او نيست محيط بجميع كرات سفليه است.
240
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 6)- لحظهای به آسمان بنگرید! قرآن همچنان بحث «دلائل معاد» را دنبال میکند، گاه از طریق قدرت بیانتهای حق و گاه از وجود صحنههای معاد در همین دنیا کمک میگیرد.
نخست توجه منکران را به آفرینش آسمانها جلب کرده، میگوید: «آیا به آسمان بالای سرشان نگاه نکردند که چگونه ما آن را بنا کردهایم (بیآنکه ستون و پایهای داشته باشد) و چگونه آن را (به وسیله ستارگان) زینت بخشیدهایم، و هیچ شکاف و شکستی در آن نیست»! (أَ فَلَمْ یَنْظُرُوا إِلَی السَّماءِ فَوْقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْناها وَ زَیَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ).
منظور از نگاه کردن در اینجا نگاهی توأم با اندیشه و تفکر است که انسان را به قدرت عظیم خالق این آسمان پهناور و شگفتیهایش آشنا سازد.
ج4، ص519
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص297
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم